ظالم باشی بت میگن حیوون!
مظلوم باشی میگن حیوونی…
مامانم رو به بابام :
یادته این یه بار 20 روزش بود اومدم بهش شیر بدم، نزدیک بود خفه شه؟!
بابام : :)))) آره ....!
یادته یه بار 2 ماهش بود تو ماشین جاش گذاشتیم ؟!
مامانم : :))) آاااااره...!
یادته یه بار داداشت اومد با پتو بپیچدش ببره بیرون،
وقتی آوردش کبود شده بود داشت میمُرد؟!!
بابام : :))))) آره!!!!
یادش به خیر !
.
.
.
الان میفهمم که چرا تو فهم بعضی مسائل هنگ میکنم ..
ﻋﺪﻡ ﺍﻣﻨﻴﺖ ﻳﻌﻨﻲ : ﺗﻮﻱ ﻳﻪ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﺑﺎﺷﻲ ﮐﻪ
ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺳﻨﮓ ﺗﻮﺍﻟﺘﺶ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ 1 ﻣﺘﺮ
ﺑﺎﺷﻪ ، ﺩﺭﺵ ﻗﻔﻞ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ
ﺑﺎﺯ ﺑﺸﻪ!!
دیشب یه پشه در گوشم ویــز ویــز میکرد ، گرفتمش
خوابوندمش تو ظرف روغن صداش کمتر شد ، روونتر کار میکنه الان !
طرف زنگ زده به موبایلم میگه ببخشید منزل آقای کریمی !؟
گفتم نه اینجا اداره ست !
به مامانم میگم سرم درد میکنه …
میگه چرا ؟
میگم شاید تومور مغزی دارم …
میگه خفه شو ذلیل مرده …
این حرفا چیه میزنی …
منظورش اینه که خدا نکنه عزیزم !!!
البته فکر کنما!!!
امروز اومدم سر صحبت رو با بابام باز کنم
بهش گفتم:چه خبرا؟
گفت خبر زیاده ولی به تو نمیگم که شب بری بذاری تو اون فیسبوک لامصـــب
و منو سوژه کنی،برو پی کارت
دوست بابام اومده دم خونه. بابام میگه بگو بابام روزه است خوابیده...
منم گفتم عمو ببخشید بابام روزه است خوابیده.
میگه عمو جون دروغ نگو ظهر با هم دلستر خریدیم خوردیم... بگو بیاد پایین...
تا حالا دقت کردین بعضی ها هستن که وقتی میشینن تو ماشین حاضرن 45 دقیقه کمربند ایمنی رو بگیرن تو دستشون، ولی قفلش رو جا نندازن! کلا چه آدمای صبوری، خسته نباشن.
مامانم با دوستاش رفته بودن روضـــــــه .... اومده خونه میگم چطور بود مراسم؟ میگه خیلی خوش گذشت جات خالی انقد خندیدیم.!!!!..
اگه لامصـــب 3تا یخچال فریزر ساید بای ساید ...
یا 4 تا تلویزیون و شونصد تا لوازم خونگی دیگه هم توخونه باشه ...
از نظر مادرم 90 درصد قبض برق مال لپ تاپ منه !!!
داماد چی کارن ؟
سرویس کارن
چی رو سرویس میکنند ؟
دهن مردمو !
به مامانم میگم سرم درد میکنه …
میگه چرا ؟
میگم شاید تومور مغزی دارم …
میگه خفه شو ذلیل مرده …
این حرفا چیه میزنی …
منظورش اینه که خدا نکنه عزیزم !!!
البته فکر کنما!!!
جاتون خالی دیروز
نه ولش کن اینو نمی تونم بگم ..
اما این یکیو میگم فرداش رفتیم یه جا..
نه اینو هم ولش کن..
دو روز قبلش رفتیم لب دریا و ...
نه اینهم نمی تونم بگم
خاطرات ایرانی های برگشته از دبی ترکیه تایلند و . . .
1578
امروز اومدم سر صحبت رو با بابام باز کنم
بهش گفتم:چه خبرا؟
گفت خبر زیاده ولی به تو نمیگم که شب بری بذاری تو اون فیسبوک لامصـــب
و منو سوژه کنی،برو پی کارت
سه نفر مي خواستند چاي ليپتون بخورن. اولی فنجان رو نگه مي داره و ليپتون را تو فنجان تكان مي ده، دومی ليپتون را نگه مي داره و فنجان را تكان مي ده، سومی ليپتون را به دور فنجان مي ماله!
دختر: مامان من زن این مرد نمی شم!
مادر: چرا دخترم؟ مگه این مرد چه عیبی داره؟
دختر: اون به جهنم اعتقاد نداره مامان!
مادر:تو با اون ازدواج کن، من خودم کاری می کنم که جهنم رو از نزدیک ببینه!!!
غضنفر میره کولر بخره، یارو میگه کولر آبی میخوای؟ میگه: فرقی نمیکنه، قرمز بده.
یه نفر باباش می میره خیلی براش بی تابی می كرده .غضنفر می ره دلداریش بده .می گه ناپلئون رو می شناسی؟ بعد از این همه جنگ و فتوحات مرد.انیشتن رو می شناسی؟ بعد از این همه كشف و اختراع مرد .بابای تو كه هیچ گهی نبود تو اینقدر براش بی تابی می كنی
تا حالا دقت کردین دو ساعت درس میخونی ساعتو نگاه میکنی میبینی نیم ساعت گذشته !
نیم ساعت میای پای کامپیوتر ساعتو نگاه میکنی میبینی دو ساعت گذشته ؟!
“ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻋﺠﺐ ﺑﺎﺩﯼ ﻣﯿﺎﺩ ، ﻫﻮﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻨﮏ ﺷﺪﻩ ”!
.
.
ﻣﻘﺪﻣﻪ ﭼﯿﻨﯽ ﭘﺪﺭﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﻮﻟﺮ !!!
1711
دوستم میگه چرا انقدر غذات کم شده ؟
میگم : تو رژیمم …
میگه رژیم لاغری ؟!
میگم پَ نه پَ رژیم صهیونیستی
دوستم میگه چرا انقدر غذات کم شده ؟
میگم : تو رژیمم …
میگه رژیم لاغری ؟!
میگم پَ نه پَ رژیم صهیونیستی
غضنفر تو موزه لوور فرانسه خسته می شه یه صندلی خالی می بینه میره می شینه مامور موزه با سرعت به طرفش میاد و بهش میگه : آقا پاشو این صندلی ناپلئونه ! میگه : خب بابا ! هر وقت اومد بلند می شم !!!
یه روز قضنفر به دوست دختر خارجیش میگه ilove yuo دوست دخترش میگه ilove you tooقضنفر میگه ilove you 3دوست دخترش میگه what?قضنفر میگه کیلووات . مگاوات. ترا بايت ...
غضنفرمیره سینما فیلم ترسناک میبینه..همه فرار میکنن جز غضنفر..ازش میبرسن تو جرا هنوز نشستی میگه دست به من نزنید من ریدم ...
1760
اگه گفتین غضنفر به قرمز کم رنگ چی می گه؟
قرمز آسمانی!
غضنفر از دوستش میپرسه توکه چشم کجاست؟ دوستش میگه چشم که توک نداره.میگه پس چرا خواننده میخونه توکه چشمات خیلی قشنگه..!
غضنفر میره مسابقه بیست سوالی، رفقاش از پشت صحنه بهش میرسونن كه: جواب خیاره، فقط تو زود نگو كه ضایع شه. خلاصه مسابقه شروع میشه، غضنفر میپرسه: تو جیب جا میگیره؟ میگن: نه. غضنفر میگه: بابا این عجب خیار گنده ایه!
یارو میره دکتر میگه شبها خواب می بینم با خرها فوتبال بازی میکنم. دکتر میگه این قرصهارو بخور. یارو میگه میشه از فرداشب بخورم؟ دکتر می پرسه چرا؟ میگه آخه امشب فیناله.
غضنفر سرطان داشته، میره مشهد خودشو با قفل و زنجیر میبنده به پنجره فولادی و كلید رو هم قورت میده، میگه: تا شفا نگیرم نمیرم! بعد یك ساعت خبر میرسه كه تو حرم بمب گذاشتن، غضنفر یك كم دست و پا میزنه، بعدِ یك مدت داد میزنه: یا حضرت ابوالفضل منو از دست این امام رضا نجات بده!!!
ا حالا دقت کردین دو ساعت درس میخونی ساعتو نگاه میکنی میبینی نیم ساعت گذشته !
نیم ساعت میای پای کامپیوتر ساعتو نگاه میکنی میبینی دو ساعت گذشته ؟!
یه نفر باباش می میره خیلی براش بی تابی می كرده .غضنفر می ره دلداریش بده .می گه ناپلئون رو می شناسی؟ بعد از این همه جنگ و فتوحات مرد.انیشتن رو می شناسی؟ بعد از این همه كشف و اختراع مرد .بابای تو كه هیچ گهی نبود تو اینقدر براش بی تابی می كنی
غضنفر میره کلاس انگلیسی ازش میپرسن اسمت چی؟ میگه :power god new day می پرسن معنیش چیه ؟میگه :قدرت الله نوروزی
به یارو میگن فهمیدی زلزله اومد؟ میگه نه من روم اونور بود....
مادر : پسرم ، من دارم مي رم خريد يه وقت به كبريت دست نزني ها پسر : نه مامان جون من خودم فندك دارم
يه روز غضنفر رو به جرم دزدي مي برن دادگاه قاضي ميگه خجالت بکش اين دفعه چهارمته که مياي دادگاه. غضنفر به قاضي ميگه تو خجالت بکش که هر روز اينجايي !
شما چطور؟
تعداد صفحات : 5