غضنفر سرطان داشته، میره مشهد خودشو با قفل و زنجیر میبنده به پنجره فولادی و كلید رو هم قورت میده، میگه: تا شفا نگیرم نمیرم! بعد یك ساعت خبر میرسه كه تو حرم بمب گذاشتن، غضنفر یك كم دست و پا میزنه، بعدِ یك مدت داد میزنه: یا حضرت ابوالفضل منو از دست این امام رضا نجات بده!!!
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
به نظر شما انجمن جوک جون را فعال کنیم...!؟
آمار سایت