غضنفر تو هواپیما تفنگشو میذاره رو مخ خلبان و میگه:از همینجا صاف میری بندرعباس خلبانه میگه:حالا چرا بندرعباس؟
میگه :آخه دوستم قراره از اونجا قاچاقی ببردم دوبی
غضنفر به زنش میگه سه تا حیوون رو نا ببر که با حرف خ شروع بشه میگه خودت خواهرت خدا بیامرز مادرت
غضنفر حال نداشته بره حموم جاش یه کپسول چرک خشک کن میخوره
به غضنفر می گن چی شد معتاد شدی؟
میگه با بچه ها قرار گذاشتیم روزهای تعطیل تفریحی یکم بکشیم .زد و عید اومد .دوهفته تعطیل شد.
به غضنفر میگن اگه اب نبود چی میشد؟
میگه اونوقت شنا یاد نمی گرفتیم بعد غرق میشدیم.
غضنفر میمیره میره اون دنیا، ازش میپرسن چی شد مردی؟ میگه داشتم شیر میخوردم ! میگن: شیرش فاسد بود؟ میگه نه بابا، گاوه یهو نشست
غضنفر یه سکه میندازه هوا شیر میاد فرار میکنه!
قاضی: شکایت شما از این اقا اینه که به شما گفته: احمق ، بیشعور ، نفهم
شاکی: بله.عین حقیقته.
قاضی:پس اگه عین حقیقته چرا شکایت کردی؟
یه چوب كبریته سرش رو می خوارونه آتیش می گیره
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
به نظر شما انجمن جوک جون را فعال کنیم...!؟
آمار سایت