غضنفر میره دکتر، میگه: آقای دکتر به دادم برس، الان دو هفتهاست هر شب تا صبح کابوس میبینم! دکتره میپرسه: چه کابوسی میبینی؟ غضنفر میبینه: هر شب خواب میبینم قورباغهها جامجهانی راه انداختن، منم هرشب وامیستم داور! دکتره میگه: ای بابا، این که خیلی ناجوره. بیا برات یک دوا مینویسم، از فردا بخور خوب میشی. غضنفر میپرسه: آقای دکتر، میشه این قرصها رو از پس فردا بخورم؟! دکتره میگه: شدنش که میشه، ولی واسه چی؟ غضنفر میگه: چون فرداشب فیناله !
غضنفر تو توی جنگ بیسیم چی بوده. بیسیم می زنه می گه من ۵۰۰۰ نفر رو اسیر کردم. بیابد ببریدشون. بهش می گن خوب خودت بیارشون. می گه: آخه اینا نمی ذارن من بیام!
پدر به دخترش میگه:دخترم میخوای شوهر کنی یا درس بخونی؟
دختر: بابا درسم بخونم حتما مردود میشم
مرده شب خونه نمياد، فرداش زنش ميپرسه كجا بودي؟ ميگه پيش دوستم !! زنه زنگ ميزنه به 10 تا از دوستاش 8 تا ميگن اينجا بوده 2 تا ميگن هنوز اينجاست!!!!!!
غضنفر داشت با اخم چيپس ميخورد. بهش ميگن چته؟ ميگه :والا، اگه حرفي بزنم ميگن اين خره ، ولي اين چيپس ها شوره !!!!
یه روز اصفهانیه رو میبرن کلانتری میکه چرا منو اوردین اینجا ؟؟ میگن واسه عرق خوری .. میگه پس چرا نمیارین بخوریم ؟؟؟؟؟؟؟
از تركه مي پرسند چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز مي کنن ؟ ميگه : آخه من امتحان كردم….. پياده خيلي راهه
تركه ميره پارتي فرداش دوستش ميگه ديشب خوش گذشت؟ ميگه آره خيلي باحال بود من را هم خيلي تحويل گرفتن اسم يه گل هم روم گذاشته بودن هي مي گفتن اسگل بايد برقصه اسگل بايد برقصه
لره مسجد می سازه هیچ کس نمیره نماز بخونه تابلو میزنه : نماز بدون وضو ..... شکسته .... نشسته ..... گوز آزاد.
یه اسبه زنگ میزنه سیرک میگه : آقا اونجا برای من کار دارین
مرده میگه : چه هنری داری
اسبه میگه : بی شعور مگه نمیبینی دارم حرف میزنم!!!
غضنفر رو داشتن به جرم قتل زنش محاکمه میکردن، دادستان میگه:
سنگدل! تو وقتی داشتی زنت رو میکشتی، ندای وجدانت رو
نشنیدی؟! غضنفر میگه: نه والله! بس که این زنیکه جیغ و داد میکرد
مگه میذاشت ما چیزی بشنویم؟!!
گدا میره در خونهی یه پیرزن و پیرزنه عصبانی میاد دم در و میگه باز اومدی گدایی؟
گدا هم بر میگرده میگه چیه انتظار داشتی بیام خواستگاری؟
غضنفر با زنش می ره سینما کنترل چی با چراغ قوه به طرفشون میاد .
غضنفر به زنش میگه برو کنار داره موتور میاد
یه اصفهانی تو خواب میبینه به فقیر ۱۰۰۰ تومان داده وقتی بلند میشه میگه :: اجب کابوسی بود
غضنفر به رفيقش مي گه من يه تمساح پيدا كردم چيكارش كنم؟ ميگه ببرش باغ وحش. فردا رفقيش مي گه برديش؟ غضنفر مي گه : آره ، تازه امشب هم مي خوام ببرمش سينما !
غضنفر میره خیاطی میگه: با این پارچه برام یه کت و شلوار بدوز، فردا نیام بگی سوزنم «
شکست، برق نبود، چرخم خراب شد، اصلا پدر..گ نمیخواد بدوزی، پارچه رو بده.
از غضنفر می پرسن شما چرا معلم شدی ؟
میگه من به سه دلیل این شغل رو انتخاب کردم :
تیر مرداد شهریور !
مرد نابینایی در خیابان یک رنده پیدا کرد. مدتی طولانی به این طرف و آن طرفش دست کشید. بلاخره گفت: این چرت و پرت هاچیه نوشتن!
غضنفر میره جوراب بخره توش فوت میکنه ببینه سوراخه یا نه!
غضنفر سیگارش خاموش میشه پیاده میشه هلش میده!!
غضنفر هی نگاه به گوشیش میکرده و میخندیده ، بهش میگن اس ام اس اومده ؟ میگه آره ، میگن چیه ؟ میگه یکی هی اس ام اس میده Low Battery !!!
دختره میره لوازم التحریری و میگه :
آقا کارت پستال تو تنها عشق منی رو دارید؟…
مرده میگه : بله داریم. میگه : پس ۱۲تا بدید لطفا..!!!
به غضنفر میگن : برو خبر مرگ حسن آقا رو به بستگانش بده
ولی یک دفعه نگو که هول کنن !
میره دره خونه حسن آقا زنگ میزنه میگه : منزل مرحوم حسن آقا !!
الان شما اگه همینطوری بیکار هم نشسته باشید تو خونه
از نظر پدر و مادرتون، بچه همسایه یا بچه فامیل بهتراز شما بیکار میشینه !
غضنفر دیر میرسه مدرسه ، معلم میگه دوباره چرا دیر اومدی ؟
میگه : خواب فوتبال میدیدم ، بازی به وقت اضافه و پنالتی کشید !
بر اثر شوخى غضنفر45 نفر كشته شدند! اين حادثه وقتى رخ داد كه غضنفر چشاى راننده اتوبوس گرفته بود و بهش ميگفت من كى ام!
از برادران یوسف پرسیدن وقتی یوسف را در چاه انداختین چه گفت : گـُــفــت شــِـلــپ !
معلم تاریخ : حکومت مغول ها از کجا تا کجا بود ؟
حیف نون : آقا مطمئن نیستم ولی فک کنم از صفحه ۱۵ تا ۲۶ !
هروقت رفتین دکتر ازتون پرسید “اینجا درد میکنه؟” بهش دروغ بگین !!! چون دقیقا همونجا رو فشار میده بی شرف!
از يه نفر ميپرسن: چرا قرصهات رو به موقع نمي خوري؟ ميگه: ميخوام ميکروبها رو غافلگير کنم.
مامانم رو به بابام :
یادته این یه بار 20 روزش بود اومدم بهش شیر بدم، نزدیک بود خفه شه؟!
بابام : :)))) آره ....!
یادته یه بار 2 ماهش بود تو ماشین جاش گذاشتیم ؟!
مامانم : :))) آاااااره...!
یادته یه بار داداشت اومد با پتو بپیچدش ببره بیرون،
وقتی آوردش کبود شده بود داشت میمُرد؟!!
بابام : :))))) آره!!!!
یادش به خیر !
.
.
.
الان میفهمم که چرا تو فهم بعضی مسائل هنگ میکنم ..
غضنفر میره مسابقه بیست سوالی، رفقاش از پشت صحنه بهش میرسونن كه: جواب خیاره، فقط تو زود نگو كه ضایع شه. خلاصه مسابقه شروع میشه، غضنفر میپرسه: تو جیب جا میگیره؟ میگن: نه. غضنفر میگه: بابا این عجب خیار گنده ایه!
ا حالا دقت کردین دو ساعت درس میخونی ساعتو نگاه میکنی میبینی نیم ساعت گذشته !
نیم ساعت میای پای کامپیوتر ساعتو نگاه میکنی میبینی دو ساعت گذشته ؟!
غضنفر میره کلاس انگلیسی ازش میپرسن اسمت چی؟ میگه :power god new day می پرسن معنیش چیه ؟میگه :قدرت الله نوروزی
فقط تو ایرانه که وقتی میخوائیم به یه مهمان تعارف بکنیم که تو خونمون راحت باشه
میگیم پا شو شلوارتو در بیار…