غضنفر به رفيقش مي گه من يه تمساح پيدا كردم چيكارش كنم؟ ميگه ببرش باغ وحش. فردا رفقيش مي گه برديش؟ غضنفر مي گه : آره ، تازه امشب هم مي خوام ببرمش سينما !
مرد نابینایی در خیابان یک رنده پیدا کرد. مدتی طولانی به این طرف و آن طرفش دست کشید. بلاخره گفت: این چرت و پرت هاچیه نوشتن!
غضنفر دیر میرسه مدرسه ، معلم میگه دوباره چرا دیر اومدی ؟
میگه : خواب فوتبال میدیدم ، بازی به وقت اضافه و پنالتی کشید !
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
به نظر شما انجمن جوک جون را فعال کنیم...!؟
آمار سایت